آزمايش الهي
ساعت 9 صبح اعلام شد، شهر پيرانشهر بمباران شده. ساعتي بعد اطلاع دادند، دفتر كار من نيز مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. وقتي به محل حادثه رسيديم صحنهي ناگواري در مقابل چشمانم ظاهر شد. حسين بابازاده مسئول دفترم در حال خوردن صبحانه به علت اصابت تركش دو نيم شده بود.
اشك پهناي صورتم را پوشاند. جنگ آزمايشي بزرگ بود، امتحاني كه هركسي نميتوانست سربلند از آن بيرون بيايد. ما در اين آزمايش الهي عزيزترين افراد زندگيمان را از دست داديم.
ساعت 9 صبح اعلام شد، شهر پيرانشهر بمباران شده. ساعتي بعد اطلاع دادند، دفتر كار من نيز مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. وقتي به محل حادثه رسيديم صحنهي ناگواري در مقابل چشمانم ظاهر شد. حسين بابازاده مسئول دفترم در حال خوردن صبحانه به علت اصابت تركش دو نيم شده بود.
اشك پهناي صورتم را پوشاند. جنگ آزمايشي بزرگ بود، امتحاني كه هركسي نميتوانست سربلند از آن بيرون بيايد. ما در اين آزمايش الهي عزيزترين افراد زندگيمان را از دست داديم.
منبع: كتاب سفر عشق